روشی نوین برای مدیریت پسماند؛ تجربه موفق کمپوست خانگی در کاخیکا
طرح مردمی مخازن کمپوست خانگی در شهر کاخیکای کلمبیا، با تبدیل پسماندهای آلی خانگی به کمپوست، به موفقیت بزرگی در کاهش پسماند و هزینههای شهرداری دست یافته است. از سال ۲۰۰۵ تا امروز، این برنامه با مشارکت مردم، شهرداری و مراکز آموزشی، به توزیع هزاران مخزن کمپوست پرداخته و آگاهی عمومی در ارتباط با مفهوم مدیریت پسماند در مبدا را افزایش داده است.
فهرست مطالب
تحولی سبز در کاخیکا: طرح استفاده از سطلهای کمپوست خانگی
کاخیکا یک منطقه مسکونی در کلمبیا است که با استفاده از مخازن کمپوست خانگی، توانسته در مدیریت پسماندها بسیار موفق عمل کند. دلیل اصلی موفقیت این طرح، طراحی مناسب مخازن کمپوست با توجه به میزان پسماندهای خانگی است.
یک شرکت خدمات بهداشتی وابسته به شهرداری، مسئولیت ارائه خدمات بهداشتی در کاخیکا را بر عهده دارد و از سال ۲۰۱۴ توانسته است تمام جمعیت این منطقه، که بیش از ۵۰ هزار نفر است، را تحت پوشش قرار دهد. این شرکت با برنامهای به نام "مخازن سبز" روشی جدید برای تولید کمپوست خانگی ارائه کرده است.
تلاش برای بازیافت پسماندهای آلی در کاخیکا از سال ۲۰۰۵ با یک پروژه آزمایشی آغاز شد. شهرداری و گروهی از ساکنان با هم یک کمپین کوچک برای تفکیک پسماند آلی راهاندازی کردند. در این طرح، شرکتکنندگان موفق شدند ۲ تن پسماند آلی را جمعآوری و به کمپوست تبدیل کنند. در نهایت، کمپوست تولیدشده بین شرکتکنندگان توزیع شد.
این آزمایش به شهرداری این امکان را داد که اطلاعات و تجربیات لازم را برای اجرای پروژهای بزرگتر بهدست آورد. بر اساس این تجربه، شهرداری قانون تفکیک پسماند را تصویب کرد و از سال ۲۰۰۵ به آموزش و آگاهیدهی شهروندان در این زمینه پرداخت. این برنامه ابتدا در برخی مناطق خاص اجرا شد و بین سالهای ۲۰۰۶ تا ۲۰۰۸ با همکاری سازمانهای مختلف گسترش یافت.
برای اجرای این طرح در مقیاس بزرگ، شهرداری شهروندان را بر اساس ویژگیهای اجتماعی و فنی به ۶ گروه تقسیم و مخازن کمپوست را بین آنها توزیع کرد. مخازن برای برخی گروهها بهصورت رایگان و برای دیگران به فروش میرسیدند. از سال ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۴، 14 هزار و 408 مخزن کمپوست توزیع شد و این پروژه به غیر از خانوارها، به صنایع، مراکز دولتی و مؤسسات آموزشی نیز گسترش یافت.
شهروندان باید پسماندهای آلی را با مادهای به نام "بوکاشی" مخلوط میکردند، بوکاشی از میکروارگانیسمها و سبوس گندم تشکیل شده بود. این ماده به تجزیه پسماندها کمک میکرد. از انتشار بوهای نامطبوع هم جلوگیری مینمود. شهرداری تقریباً هر دو ماه یک بسته ۱.۵ کیلوگرمی بوکاشی به صورت رایگان به شرکتکنندگان ارائه میداد. این طرح با حمایت مالی شهرداری توانست بهطور مداوم رشد کند و خدمات بهتری ارائه دهد. بودجه سالانه این پروژه بین سالهای ۲۰۱۶ تا ۲۰۱۹ حدود ۳۶۴ هزار دلار بود که شهرداری بخشی از آن را از طریق فروش این فناوری تأمین میکرد.
آموزش کودکان در این طرح بسیار مورد توجه بود، به طوری که آنها پیام بازیافت پسماندهای آلی را به خانوادههایشان منتقل میکردند. پروژههایی در مدارس برای آموزش کودکان در زمینه کمپوستسازی و کشاورزی اجرا شد که موجب افزایش آگاهی آنها نسبت به مسائل زیستمحیطی شدند.
در نهایت، کمپوست تولیدشده به یک شرکت کلمبیایی به نام SAS IBICOL تحویل داده میشد که در زمینه کشاورزی و دامداری ارگانیک فعالیت میکند. این ارتباط به تأمین مالی پروژه کمک کرد. کاخیکا با مدیریت پسماندهای آلی فسادپذیر توانست در بسیاری از هزینهها صرفهجویی کند. کاهش مقدار پسماندی که به محل دفن زبالهها (لندفیل) منتقل میشدند، به طور مستقیم باعث کاهش هزینههای شهرداری شد. همچنین، این کاهش حجم پسماند به صورت غیرمستقیم هزینههای دیگری مانند حملونقل، سوخت، حقوق رانندگان، تعمیر و نگهداری خودروها، عوارض حملونقل و هزینههای مربوط به تعویض لاستیک را نیز کاهش داده است.
مستند «Waste Land» به مشکلات گسترده پسماند و زبالهگردی در یکی از بزرگترین محلهای دفن زباله جهان میپردازد. این فیلم نشان میدهد که چگونه حجم عظیم پسماندها نه تنها محیط زیست را تهدید میکند، بلکه زندگی افراد درگیر در بازیافت را نیز تحت تأثیر قرار میدهد. مستند با روایتی عمیق از چالشهای زیستمحیطی و اجتماعی ناشی از پسماند، اهمیت یافتن راهکارهای پایدار و انسانی را برای مدیریت زباله برجسته میسازد.
چالشهای طرح بوکاشی در کاخیکا
در حال حاضر، شهرداری کاخیکا سالانه حدود ۳۶۴ هزار دلار برای اجرای این پروژه هزینه میکند. این موضوع، خطراتی را برای ثبات مالی پروژه به همراه دارد و هرگونه مشکل مالی میتواند ادامه پروژه را تهدید کند. از طرفی، ممکن است به دلیل تغییر اولویتهای سیاسی، حمایت شهرداری نیز ناپایدار شود. هر چهار سال یکبار، شهردار جدیدی انتخاب میشود و با این تغییر، کارمندان و اولویتهای کاری نیز ممکن است تغییر کنند. این احتمال وجود دارد که شهردار بعدی از این پروژه حمایت نکند یا کمکهای مالی را کاهش دهد. برای ایجاد ثبات مالی، پیشنهادهایی مطرح شده، از جمله دریافت هزینهای جداگانه از مردم برای جمعآوری پسماند یا اضافهکردن این هزینه در قبوض آب یا برق، تا از این طریق طرح بوکاشی خودکفا شود.
یکی دیگر از نگرانیها، رشد سریع جمعیت کاخیکا است. با افزایش جمعیت، حجم تولید پسماند نیز بالا میرود و نیاز به مربیان بیشتری برای آموزش شهروندان وجود خواهد داشت. این موضوع میتواند تأثیر منفی بر پروژه داشته باشد، زیرا حفظ نیروی انسانی کافی با رشد جمعیت دشوار است. آموزش مردم برای تحویل بهموقع پسماندهای آلی به مراکز تعیینشده توسط شهرداری، میتواند به رفع این مشکل کمک کند. نگرانی دیگر این است که پروژه برای فروش کمپوست به شرکتهای خارجی وابسته است و در صورت عدم همکاری این شرکتها، طرح با مشکل مواجه خواهد شد.
نکات کلیدی طرح بوکاشی
طرح کاخیکا در استفاده از مخازن کمپوستر خانگی، چندین نقطهی قوت داشت که به موفقیت آن کمک کرد:
این برنامه با یک برنامهریزی قوی و همکاری چندجانبه میان شهرداری، شرکت خدمات بهداشتی، مدارس، دانشگاهها، مراکز عمومی، سازمانهای غیردولتی و مقامات محیطزیستی اجرا شد. هماهنگی و دریافت نظرات مختلف از این افراد و سازمانها، پایههای این پروژه را محکمتر کرد.
راهاندازی یک پروژهی آزمایشی برای تولید کمپوست قبل از اجرای طرح اصلی و طولانیمدت، به کاخیکا کمک کرد تا تجربیات ارزشمندی به دست آورد و از این تجربیات در اجرای اصلی استفاده کند.
با آموزش مردم و اطلاعرسانی گسترده، آگاهی عمومی درباره تفکیک زباله از مبدأ و فرآیند کمپوستسازی افزایش یافت. همچنین، تمرکز بر آموزش نسل جوان از طریق مدارس و دانشگاهها سرمایهگذاری ارزشمندی برای آینده محسوب میشود.
این طرح مردمی نمونهای از همکاری موفق بین بخشهای خصوصی و دولتی بود که نتایج مثبت و قویتری را به دنبال داشت.
برخلاف انتقال تکنولوژیهای پیچیده از کشورهای پیشرفته به کشورهای در حال توسعه که گاهی به شکست میانجامد، در این پروژه، تکنولوژی متناسب با نیازها و شرایط محلی بود و همین امر باعث موفقیت و پذیرش آن توسط مردم شد.
این طرج به مدیریت جامع و سیستمی توجه کرد؛ به این معنی که بهجای تمرکز بر یک بُعد، به مسائل زیستمحیطی، اجتماعی و اقتصادی همزمان پرداخته شد. توزیع بوکاشی (میکروارگانیسمهای مؤثر) در خانهها توسط کارکنان آموزشدیده انجام میشد و فرصتی برای آموزش حضوری به شهروندان فراهم میکرد.
تعهد شهرداری به افزایش آگاهی مردم از اهمیت تفکیک پسماندهای آلی و استفاده عمومی از این تکنولوژی، یکی از عوامل کلیدی موفقیت بود. برای رسیدن به این هدف، شهرداری از ابزارها و روشهای مختلفی مانند طراحی بازیها، مسابقات، بروشورها، فیلمها و کارگاههای آموزشی استفاده کرد تا پیام اصلی، یعنی "اهمیت تفکیک پسماند از مبدأ"، بهخوبی منتقل شود.
مطالب مرتبط
نظرات
دیدگاههای ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب سایت منتشر خواهدشد.
محمد ماکویی میگوید:
عالی بود. من سایت های زیادی دیده ام، اما این مقاله مرا مجذوب و حتی می توانم بگویم از خود بیخود کرد. البته ما هم فعالیت محیط زیستی داریم و به تازگی سطل های کمپوست ساز خانگی بوکاشی را به بازار عرضه کرده ایم. موفق باشید.
Tom Watt Smith
Drowning in Plastic سفری تکاندهنده به قلب بحران پلاستیک است که هر ساله میلیونها تن از آن وارد اقیانوسهای جهان میشود. این مستند با تصاویری گیرا و بررسیهای علمی دقیق نشان میدهد که چگونه زبالههای پلاستیکی، از جمله میکروپلاستیکها، زندگی دریایی و زیستکره ما را تهدید میکنند. از بستر دریاها تا موجودات کوچک و بزرگ، همه تحت تأثیر این ذرات پلاستیکی ریز و خطرناک هستند که حتی به زنجیره غذایی انسان هم راه یافتهاند. آیا میتوان راهحلی برای این معضل یافت؟...
سارا قبادی، فرهاد خسروانی
بیش از 60 درصد از پسماندهای تولیدی شهر تهران را پسماندهای فسادپذیر (تر) تشکیل میدهد. مدیریت این پسماندها از دیدگاه زیستمحیطی اهمیت قابل توجهی دارد.