رویتالیزا؛ تجربه اسپانیا در مدیریت پسماند با تولید کمپوست
طرح رویتالیزا در اسپانیا با هدف مدیریت پایدار پسماندهای آلی و تولید کمپوست از طریق مشارکت تولید کنندگان پسماند در امر مدیریت آن با ایجاد مراکز کوچک و غیرمتمرکز، به موفقیت قابل توجهی دست یافت، طرحی همه جانبه که میتواند در شهرها و روستاهای کشورهای دیگر نیز اجرا گردد.
فهرست مطالب
طرح کمپوستسازی «REVITALIZA»؛ گامی به سوی پایداری در پونتهودرا، اسپانیا
در اتحادیه اروپا، شیوه مدیریت پسماند شهری از کشوری تا کشور دیگر بسیار متفاوت است. به طور مثال در آلمان تنها ۲ درصد از پسماندهای شهری به محلهای دفن زباله (لندفیل) فرستاده میشود و حدود ۶۶ درصد از این پسماندها بازیافت یا به کمپوست تبدیل میشوند. اما در کشورهایی مثل یونان، قبرس و مالت، بیش از ۸۰ درصد پسماندهای شهری به محلهای دفن زباله فرستاده میشود. شهر پونتهودرا در اسپانیا توانسته با اجرای برنامه کمپوست «REVITALIZA» در زمینه مدیریت پسماند در مبدا به نتایج بسیار موفق و امیدوار کنندهای دست پیدا کند.
طرح کمپوست «REVITALIZA» چیست؟
رویتالیزا یک روش جدید برای مدیریت پسماند شهری بود که تمرکز اصلی آن بر جداسازی و پردازش پسماندهای آلی و قابلتجزیه در نزدیکترین نقطه به محل تولید پسماند بود. این طرح شامل سه روش اصلی تولید برای کمپوست میباشد:
کمپوستسازی خانگی: شهروندان در خانههای خود پسماندهای آلی را به کمپوست تبدیل میکردند.
کمپوستسازی در مکانهای عمومی: کمپوستسازی در مکانهای عمومی به عنوان کمپوستسازی محلی تعریف میشد، یعنی تولید کمپوست در منطقهای مشترک و نزدیک به محلی که تولیدکنندگان پسماند زندگی میکردند و نیازی به جمعآوری و انتقال پسماند به مراکز دیگر برای بازیافت وجود نداشت.
کارخانههای کوچکمقیاس تولید کمپوست: این کارخانهها در سطح محلی ساخته شده بودند تا پسماندهای آلی را از مناطقی که امکان پردازش در محل نداشتند، جمعآوری و به کمپوست تبدیل کنند.
برای اجرای موفق این طرح، اولویتهای زیر در نظر گرفته شده بود:
ایجاد یک مدل مدیریتی قابلاجرا در شهرداریهای مختلف: این مدل بهگونهای طراحی شده بود تا شهرداریهای مناطق مختلف شهر بتوانند به راحتی از آن الگوبرداری و استفاده کنند.
بازیافت پسماندهای آلی نزدیک به محل تولید: این کار باعث کاهش بیش از 70 درصد از هزینههای جمعآوری و حملونقل پسماند شد.
تشویق به مشارکت مردم در مدیریت پسماند
آموزش نیروی کار در زمینه کمپوستسازی: آموزش نیروهای متخصص برای دستیابی به هدف اصلی طرح، یعنی آگاهسازی و آموزش مردم
استفاده از کمپوست برای بهبود خاک و بازگرداندن مواد آلی به چرخه غذایی: با این کار، خاک غنیتر شده و به بهبود کشاورزی کمکهای فراوانی شد.
کمپوستسازی خانگی
در برنامه رویتالیزا، اولویت این بود که پسماندهای آلی قابلتجزیه در همان محل تولید، به کمپوست تبدیل شوند تا نیازی به جمعآوری و حملونقل نباشد. به همین منظور، شورای شهر پونتهودرا دستگاههای کمپوستساز ۳۰۰ لیتری را به صورت رایگان در اختیار خانههایی با باغ یا فضای باز قرار داد. مدیریت پسماندهای آلی و تولید کمپوست به عهده خانوادهها بود و آنها میتوانستند از کمپوست تولیدشده در باغ یا فضای سبز خود استفاده کنند.
برای فرآیند کمپوستسازی، ترکیبی از پسماندهای آلی مثل بقایای غذا و سایر مواد مانند چمن، برگ و شاخههای درختان استفاده میشود. این مواد با هم ترکیب میشوند تا هوادهی مناسب برای فرایند کمپوستسازی فراهم شود. در صورت نیاز هم، شهرداری تکههای خردشده از شاخهها و برگها را برای استفاده خانوادهها فراهم کرده و به آنها تحویل میداد. دستگاه کمپوستساز خانگی، همانطور که در تصویر نشان داده شده، به صورت لایهای، با مواد غذایی و مواد حجیمکننده پر میشود.
رویتالیزا برای موفقیت در طرح مدیریت پسماند همچنین جلسات آموزشی متعددی برگزار کرد و از طریق بازدیدهای منظم از دستگاههای کمپوستساز خانگی، روند پیشرفت کمپوستسازی را بررسی میکرد. در سال اول، حداقل سه بازدید انجام میشد که شامل اندازهگیری دما، کنترل رطوبت، بررسی میزان پر شدن مخزن و رسیدگی به مشکلات احتمالی بود. علاوه بر این، امکان دریافت مشاوره از طریق تماس تلفنی، ایمیل و راههای ارتباطی دیگر نیز برای خانوادهها فراهم بود.
کمپوستسازی در مکانهای عمومی
کمپوستسازی در مکانهای عمومی یکی از اولویتهای اصلی و استراتژیهای طرح رویتالیزا بود. برای این منظور، مراکز کمپوستسازی عمومی، در مناطق مسکونی مشخص یا در مکانهای عمومی مثل فروشگاهها، بازارها، رستورانها، هتلها، دانشگاهها و مراکز دولتی راهاندازی میشدند. این مراکز ظرفیت پردازش بیش از ۳۰ تن پسماند آلی در سال را داشتند و مشمول قوانین و مجوزهای زیستمحیطی بودند.
هر مرکز کمپوستسازی عمومی از چند واحد یکمترمکعبی تشکیل شده بود که برای تکمیل فرایند کمپوستسازی حداقل باید ۳ و حداکثر ۱۰ واحد در مرکز کمپوستسازی وجود داشته باشد. این واحدها در فاصلهای نزدیک به مراکز تولید پسماند (حداکثر ۱۵۰ متر) قرار میگرفتند تا از تخلیه پسماند در مکانهای غیرمجاز جلوگیری شود و پسماندها به راحتی به این مراکز منتقل شوند.
الزامات ویژه ساخت و راهاندازی یک مرکز کمپوستسازی عمومی
زمین مورد نیاز برای مراکز کمپوستسازی عمومی باید متعلق به شهرداری میبود یا با رضایت مالک در اختیار شهرداری قرار میگرفت. شیب زمین نباید بیش از ۳ درصد میبود. پایهی سکو از لایهای از شن درشت، شن ریز، و قطعات بتنی ساخته میشد تا استحکام لازم را برای قرارگیری کمپوسترها فراهم کند. همچنین، این مراکز به منبع آب برای آبیاری واحدها نیاز داشتند.
در این روش، همانند کمپوستسازی خانگی، پسماندهای غذایی و آشپزخانه با مواد حجیمکننده مخلوط میشد. این مواد حجیمکننده که از هرس و چمنزنی فضاهای سبز عمومی و پارکها به دست میآمدند، توسط شهرداری تأمین میشد و در کنار واحدهای کمپوستسازی در جعبه یا کیسه برای استفاده قرار داده میشد.
آموزش فرآیند کمپوستسازی در مراکز عمومی؛ راهی به سوی مشارکت همگانی
تمامی افرادی که از مراکز کمپوستسازی عمومی استفاده میکردند، تحت پوشش آموزشهای اولیه در زمینه تفکیک و قرار دادن صحیح پسماندهای آلی قرار میگرفتند. همچنین، یک مربی بهصورت روزانه در محل حضور داشت تا فرآیند کمپوستسازی را بررسی کرده و به سؤالات افراد پاسخ دهد.
برای تکمیل فرآیند تولید کمپوست در این مراکز، حداقل ۳ مخزن ضروری بود. مخزن اول برای جمعآوری پسماندهای آلی طراحی شده بود. پس از گذشت ۴ هفته و پر شدن این مخزن، محتویات آن به مخزن دوم منتقل میشد. در این مرحله، دمای بالا نشاندهندهی تجزیهی صحیح مواد بود. سپس، به منظور همگنسازی مواد تازه تجزیهشده با موادی که قبلاً تجزیه شدهاند و افزایش کارایی فرآیند تولید کمپوست، مواد از مخزن دوم به مخزن سوم منتقل میشدند. پس از غربالگری، تولید کمپوست به پایان میرسید. در تمام مراحل، پارامترهایی مانند دما، رطوبت، میزان مواد حجیمکننده و سطح پر شدن مخازن کنترل میشد.
شایان ذکر است که در طرح رویتالیزا، در سال ۲۰۱۶، ۲۲۱ مخزن در ۴۶ مرکز عمومی نصب و راهاندازی شده بود. کمپوست تولیدشده در این مراکز به افرادی که مشارکت کرده بودند، ارائه میشد تا بتوانند از آن برای توسعه فضای سبز شهری و همچنین در محوطههای محل زندگی خود استفاده کنند.
کارخانههای کمپوستسازی کوچکمقیاس
در این طرح، برای مدیریت بهینه پسماندهای آلی که به دلایل مختلف در سایر واحدها امکان بازیافت نداشتند، مراکزی با ظرفیت پذیرش بین ۱ تا ۳۰ هزار تن پسماند آلی تفکیکشده در سال راهاندازی شده بود. هدف این بود که این کارخانهها در نزدیکترین محل به مکانهای تولید پسماند قرار بگیرند تا نیاز به حمل و نقل حداقل شود.
همچنین، مقرر شده است که پسماندها در ساعات اولیه تولید و قبل از شروع فرآیند تجزیه و تولید شیرابه به این واحدها منتقل میشدند. این اقدام کمک میکرد تا کیفیت پسماند و فرآیند کمپوستسازی بهبود یابد و از مشکلات احتمالی ناشی از تجزیه زودهنگام جلوگیری شود.
پیشرفتهای طرح REVITALIZA
37 شهرداری به طرح REVITALIZA پیوستند که ۷۰.۶ درصد از کل شهرداریها و ۵۰.۴ درصد از جمعیت استان را شامل میشد. مسئولان این طرح بهطور منظم در رسانههای محلی و منطقهای فعال بودند و در نشریات مختلف درباره رویدادها و فعالیتهای طرح و پیشرفتهای آن گزارش میدادند. این نشریات کمک میکردند تا طرح نه تنها در سطوح محلی و منطقهای، بلکه در سطوح ملی و بینالمللی معرفی شود و بهعنوان الگویی برای سایر مناطق عمل کند.
در کل، طرح رویتالیزا همواره بر ایجاد واحدهای کوچک و غیرمتمرکز برای تولید کمپوست تأکید داشت.
این واحدها باید در نزدیکترین فاصله به محلهای تولید پسماند مستقر میشدند. همچنین، اولویت دادن به آموزش و افزایش آگاهی شهروندان از عوامل اصلی موفقیت و توسعه این طرح بود که باعث افزایش پذیرش و استقبال شهروندان از این طرح شد.
Tom Watt Smith
Drowning in Plastic سفری تکاندهنده به قلب بحران پلاستیک است که هر ساله میلیونها تن از آن وارد اقیانوسهای جهان میشود. این مستند با تصاویری گیرا و بررسیهای علمی دقیق نشان میدهد که چگونه زبالههای پلاستیکی، از جمله میکروپلاستیکها، زندگی دریایی و زیستکره ما را تهدید میکنند. از بستر دریاها تا موجودات کوچک و بزرگ، همه تحت تأثیر این ذرات پلاستیکی ریز و خطرناک هستند که حتی به زنجیره غذایی انسان هم راه یافتهاند. آیا میتوان راهحلی برای این معضل یافت؟...
سارا قبادی، فرهاد خسروانی
بیش از 60 درصد از پسماندهای تولیدی شهر تهران را پسماندهای فسادپذیر (تر) تشکیل میدهد. مدیریت این پسماندها از دیدگاه زیستمحیطی اهمیت قابل توجهی دارد.